قرآن کریم به نماز سفارشات بسیاری کرده‌اند اما کیفیت نماز خواندن را بیان نکرده است بلکه پیغمبر آن را روشن نموده و به اصحاب و یارانش هم دستور داده است که مانند او نماز بخوانند" صَلّوا کَمَا رَأَیتُمُونِی اُصلِّی( یعنی من چطور نماز می‌خوانم شما هم همان طور نماز بخوانید)
و اما پیامبر چگونه نماز می‌خواندند؟ و ما باید چگونه نماز بخوانیم؟
بعد از این که زمان نماز فرا رسید و موذن اذان گفت و ما را به سوی صلاة فراخواند و ما بدن و لباس و دلمان را از آلودگی‌ها پاک کردیم وارد لحظات ملکوتی می‌شویم که به سمت ملاقات پادشاه بی‌نظیر و بی‌همتا می‌رویم. آیا اگر شما به حضور بزرگترین عالم- رازق و خالق بروید دست و روی و لباس‌هایتان را پاک نمی‌کنید؟ بهترین و زیبا‌ترین و جدیدترین لباس‌هایتان را نمی‌پوشید؟ اصلا با لباس کار و رویی غبارآلود مگر می‌شود به حضور مهربان‌ترین مهربان‌ها رفت و در آن ملاقات احساس لذت و شور و شوق نکرد؟ بعد از پاکیزگی دل و جان انسان با نیت به طور خیلی رسمی به حضور پادشاه دو جهان می‌رود و قصد نماز می‌کند تا آرام شود تا از گناهانی که انجام داده و یا با چشم آن‌ها را مرتکب شده و احساس لذت کرده دل بکند و بگوید ارزشش را نداشت و باید دیگر خطایی نکنم.
آری نیت می‌کند برای انجام این فرض عظیم و سپس الله اکبر می‌گوید با این الله اکبر تمام چیزهایی که قبلا برای انسان حلال بوده است مثل خوردن، پوشیدن، حرف زدن با یکدیگر تمام روابط حتی رابطه‌‌ی زن و شوهر- مادر و فرزند- و یا خوابی که مایه‌‌ی آرامش روح است همه حرام می‌شود جز یاد و ذکر و قرآنی که برای خداوند باشد. می‌گوییم الله اکبر: خدا بزرگ است. هر مشکلی داری اگر بدهکاری و توان پرداخت بدهی‌هایت را نداری الله بزرگتر است. اگر بیماری و راه‌های بسیاری برای معالجه پیموده‌ای بدان که الله بزرگ‌تر است. اگر عزیزی از عزیزانت را از دست داده‌ای و غم و اندوه سراسر زندگی‌ات را گرفته الله بزرگتر است... .
الله می‌خواهد در همان ابتدای کار دلمان قرص و محکم شود که او از همه کس و همه چیز بزرگتر است تا با خیال آسوده بتوانی برای لحظاتی پشتت را از مشکلات خالی کنی و به او با خیال راحت تکیه کنی... و واقعا خداوند چه زیبا و چه قدر قشنگ ته دل بندگانش را قرص و محکم می‌کند و آن‌گاه که آدمی به این مفهوم و واقعیت پی برد که خداوند از هر کس و هر چیزی بالاتر است؛ تسلیم بزرگی‌اش می‌شود و آنگاه که تسلیم فرمان الهی شد خاشع می‌شود.
 آری با این آرامش خیال در مقابل خالقمان می‌ایستیم همانگونه که خداوند در سوره‌‌ی بقره آیه‌‌ی 238 می‌فرماید:« وَ قُومُوا لِله قَانِتین( و فروتنانه به عبادت پروردگار بایستید). ایستادن در برابر خالق و هدایت کننده‌‌ی جهانیان با آن عظمت!، ایستادن در برابر خالقی که نتیجه و پایان کار ما این که تا ابد بهشتی باشیم یا از ساکنان جاودان دوزخ، مشیت اوست. پس ایستادن یکی از ارکان نماز است و جایز نیست کسی که توانایی ایستادن دارد نشسته نماز بخواند شاید یکی از دلایل آن هم این باشد که مبادا انسان به خودش و کارهایش مغرور باشد و گمان ببرد که صاحب جایگاه و قدرتی است و بداند که هرچند صاحب جلال و شوکت شود وقتی در مقابل خداوند بایستد؛ الله همیشه بزرگ‌تر است و این بزرگتری اصلا قابل وصف و مقایسه نیست. پس مبادا که با غرور بایستد! مبادا با تکبر و خود بزرگ بینی بایستد! 
امام بخاری از سهل بن سعد روایت می‌کند که در زمان رسول اکرم( صلی الله علیه و سلم) مردم می‌شد که در نماز دست راستشان را روی ساعد چپشان بگذارند... .
 اما نگاه چشم باید به کجا باشد؟ باید به سجده گاه نگاه کنیم چون ایستادن ما مثل وقتی است که در قیامت حشر می‌شویم.« يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ»[ مطففین/6]: روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می‌ایستید. آیا در آن روز و آن حادثه‌‌ی عظیم مثل انسان‌های سر به هوا به این سو و آن سو نگاه می‌کنیم یا که سر به زیر می‌افکنیم؟!)
رسول خدا می‌فرمایند:" اِنَّ اللهَ عزّوجلّ یَقبَلُ عَلی العَبدِ فی الصَلاةِ مَا لَم یَلتَفِت صرَف وَجهِهِ اِنصرَفَ عَنهُ( تا زمانی که بنده در نماز به این طرف و آن طرف نگاه نکند خداوند رو به او می‌کند وقتی رویش را گرداند خدا رویش را از او می‌گیرد)
پیامبر( صلی الله علیه و سلم) فرمودند در نماز مرگ را یاد کن و به گونه‌ای نماز بخوان که گویی نماز آخرت است.
 آیا اگر بدانیم این نمازی که می‌خوانیم نماز آخری است که می‌خوانیم آن را شتابان مثل کلاغ و دارکوبی که تند تند به درخت نوک می‌زند پشت سرهم و بدون وقفه و آرامش می‌خوانیم؟ یا با خشوع و خضوع غیر قابل وصف؟
بله رستگاری تنها برای مومنان است و بس! همانگونه که خداوند تعالی برای ما می‌فرماید:« قَد اَفلَحَ المُؤمِنُونَ[مومنون/1]( قطعا مومنان پیروز و رستگارند) 
اما کدام دسته از مومنان؟« الذِینَ هُم فِی صَلاتِهِم خَاشِعُونَ[ مؤمنون/2]( کسانی‌اند که در نمازشان خشوع و خضوع دارند) نماز گزار رستگار با این دل آرام گرفته و این خشوع جان، اَعُوذُ بِااللهِ مِنَ الشّیطَانِ الرّجِیمِ می‌گوید تا از شیطان و وسوسه‌هایش به خداوند پناه ببرد، تا که در همان ابتدای کار آرامش خیال و توکلی را که به دست آورده است با وسوسه‌های شیطان متزلزل نشود. بله ما از شیطانی به خداوند پناه می‌بریم که از فرمان الهی سرباز زد و قسم یاد کرده که تمام بندگان خداوند را چه مسلمان و چه غیر مسلمان از انجام فرامین خداوند باز دارد ما از شیطان و ابلیسی به خداوند، خالق آسمان‌ها و زمین پناه می‌برم که برایمان عدوی مبین است سپس شروع به خواندن سوره‌‌ی فاتحه می‌کنیم.
ادامه دارد
منابع:1.خطبه‌های نماز جمعه/ مولف: امام ابوالاعلی مودودی
2.عبادت‌های مومن/ مولف: عمر و خالد
3.نماز و حکم تارک آن/ مولف: امام ابن قیمه الجوزیه
4.تفسیر جزء سی ام به انضمام سوره‌‌ی حمد / مولف: دکتر محمود ویسی
5.وابل الطیب/ مولف: امام ابن قیم
6.خانه ای بر اساس تقوا / مولف: عائص بن عبدالله القرنی
7.پیام زندگی/ تألیف: دکتر وجه زین العابدین
8.روح الدین اسلامی/ تألیف: عفیف عبدالفتاح طباره 
9.شناخت اسلام جلد اول/ تألیف: جمال اسماعیلی
10.حماسه سازان تاریخ/ تألیف: شیخ الحدیث علامه محمد ذکریا 
11.آرامش زندگی در سایه‌‌ی تقوا تألیف: علامه مفتی رشید احمد لرهیانوی
12.تفسیر فی ضلال سید قطب
13.صحیح بخاری